بستانکار شدن حسابهای دریافتنی و بدهکار شدن حسابهای پرداختنی

آیا می شود حسابهای دریافتنی xرا با حسابهای پرداختنی y یا حسابهای پرداختنی شرکت تجاری خودمان یک کاسه کرد آیا این تهاتر محسوب می شود؟ مثلا از یه شخصی طلب داریم بهش بگیم که بخشی از طلب ما را به شخص سومی که ما بهش بدهی داریم بده و بعد بیایم این رو یکاسه کنیم یعنی حسابهای دریافتنی بستانکار حسابهای پرداختنی بدهکار — آیا ازنظر استاداردهای حسابداری مجازه؟

 
در استاندارد حسابداری شماره 1، پیرامون تهاتر توضیحات کاملی ارائه شده است:
 
تهاتر
 
1-3- داراییها و بدهیها نباید با یکدیگر تهاتر شود مگر اینکه تهاتر آنها طبق استاندارد حسابداری دیگری الزامی یا مجاز باشد.
 
2-3- اقلام درآمد و هزینه باید تنها زمانی تهاتر شود که:
 
الف) یک استاندارد حسابداری تهاتر مزبور را الزامی یا مجاز کرده باشد، یا
 
ب) درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی که از معاملات و رویدادهای واحد یا مشابه حاصل می شود، با اهمیت نباشد. چنین مبالغی باید طبق مفاد بند 27 این استاندارد با یکدیگر جمع شود.
 
3-3- گزارش جداگانه هر دو گروه داراییها و بدهیها، و درآمدها و هزینه های با اهمیت ، ضروری است . تهاتر اقلام در ترازنامه یا صورت سود و زیان موجب کاهش توان درک معاملات انجام شده و ارزیابی جریانهای نقدی آتی واحد تجاری توسط استفاده کنندگان می شود مگر در مواردی که تهاتر منعکس کننده محتوای معامله یا رویداد مربوط باشد. گزارش خالص داراییها یعنی داراییها پس از کسر اقلام کاهنده مربوط از قبیل ذخیره کاهش ارزش موجودیهای مواد و کالا، ذخیره مطالبات مشکوک الوصول و استهلاک انباشته داراییهای ثابت مشهود، تهاتر نیست.
 
4-3- تهاتر دو یا چند قلم دریافتنی و پرداختنی تنها زمانی مناسب است که توان واحد تجاری برای تسویه حساب از طریق پرداخت مبلغ خالص یا عدم پرداخت و الزام دیگری به پرداخت مبلغ خالص، تضمین شده باشد. این تضمین مستلزم وجود حق قانونی تهاتر است و اینکه چنین حقی در صورت ناتوانی دیگری در ایفای تعهد همچنان برقرار باشد .
در غیر این صورت معمولاً این امکان وجود دارد که واحد تجاری به ایفای تعهد ملزم شود، بدون آنکه بتواند به منافع اقتصادی آتی دارایی دست یابد.
 
5-3- طبق استاندارد حسابداری شماره 3، درآمد عملیاتی به ارزش منصفانه ما به ازای دریافتی یا دریافتنی اندازه گیری می شود. هر واحد تجاری، در روال فعالیتهای عادی خود معاملات دیگری را نیز انجام می دهد که مولد درآمد عملیاتی نیست، اما برای انجام فعالیتهای مولد درآمد عملیاتی آن ضروری است. نتایج این گونه معاملات از طریق تهاتر درآمدها و هزینه های مربوط به آن ارائه می شود، به شرط این که تهاتر یاد شده محتوای معامله را منعکس کند.
 
برای مثال:
 
الف) درآمدها و هزینه های غیرعملیاتی حاصل از فروش داراییهای غیرجاری (مانند سرمایه گذاریها و داراییهای ثابت مشهود)، به مبلغ عواید حاصل از فروش دارایی پس از کسر مبلغ دفتری و هزینه های فروش آن گزارش می شود.
 
ب) مخارج قابل استرداد مربوط به قرارداد با یک شخص ثالث با مبالغ دریافتی و دریافتنی در این رابطه، تهاتر و به صورت خالص گزارش می شود.
 
6-3- به علاوه، درآمدها و هزینه های غیرعملیاتی حاصل گروهی از معاملات مشابه (از قبیل سودها و زیانهای حاصل از تسعیر اقلام ارزی یا فروش داراییهای ثابت مشهود) به صورت خالص گزارش می شود، اما اندازه، ماهیت یا وقوع این گونه درآمدها و هزینه ها ممکن است به گونه ای باشد که افشای جداگانه آنها طبق استاندارد حسابداری شماره 6 با عنوان گزارش عملکرد مالی ضرورت یابد.